بسم الله الرحمن الرحیم
چرا ؟؟
واقعا چرا ؟؟؟
خداوند، صد و بیست و چهار هزار پیامبر، برای هدایت بشر فرستاد، چهارده نفر فوق تخصص در هدایت، فرستاد، هزار و چهارصد سال از تکمیل برنامه خداوند، برای سعادت بشر گذشته، سی و چند ساله انقلاب کردیم و حکومت اسلامی تشکیل دادیم و موقعیتی مناسب برای به نمایش گذاشتن زیبایی های اسلام داشتیم، که ثانیه ای از آن برای هیچ پیامبر و امامی وجود نداشت.
اما...
چرا باید ثمره ی اینهمه تلاش و این همه سرمایه، این باشد که 27 مرداد روز حجاب اختیاری باشه؟؟؟!!!
(البته اینکه لفظ اختیار رو بکار بردن، ظاهر زیبایی داره، اما باطنش دعوت به بی حجابی و بی بند و باری است)
چرا بعد از این همه مدت، مسائلی ساده مثل حجاب ، نماز یا پرداخت وجوهات دینی(مثل خمس و زکات)_که نهایتا برای ریشه کن کردن فقر، درجامعه اسلامی است_هنوز برایمان حل نشده؟!
به این دلیل که، خداوند رؤف و رحیم را، موجودی میر غضب معرفی کردیم. که همه همتش براین است، مچ بنده هایش را بگیرد و با وضع و قراردادن احکام سخت ودست و پاگیر، جهنمش را پر کند.نمایندگان او را نیز از همین سنخ معرفی کردیم.
مثلا حضرت موسی علیه السلام را، به عنوان یک شخص خشن و بی اعصاب در تاریخ معرفی کردیم.
از جنگ های پیامبر مهربانی ها گفتیم، اما نگفتیم که تمام جنگ های ایشان در طول بیست و سه سال، تنها شصت روز طول کشید و از جبهه کفر، تنها هزار نفر کشته شدن و هر کس به ایشان ایمان می آورد فقط جذب اخلاق خدایی ایشان می شد.
از امیرالمومنین علیه السلام که آینه تمام نمای خداست، شخصیتی نشان دادیم که در میدان جنگ راه افتاده و یک سره سرهای مخالفین رو بر زمین می ریخته، ونگفتیم که حضرت در میدان نبرد با علم الهی تا هفتاد نسل دشمنشان را میدیند و اگر یکی از آنها از شیعیان می بود دشمن خود را نمیکشتند ونگفتیم که سه جنگ جمل، نهروان و صفین را بر حضرت تحمیل کردند.و اینکه بعد از جنگ نهروان، نیاز های خانواده های نهروانیان را _با اینکه دشمنش بودند_ تامین می کردند.
وقتی نمایندگان خدا نچسب بودند، معلوم است خود خدا چه کسی خواهد بود.با این وجود انصافا چه کسی این خدا را دوست دارد؟ وقتی خدا این شد، احکامش زورگویی و اذیت و آزار است و چون انسان ذاتا و فطرتا زیر بار حرف زور نمیرود، پس همه گناهکار خواهیم شد.
چرا خداوند مهربان را میر غضب نشان میدهیم؟!
خدایی که فرمود: موسی! من را دوست بدار و کاری کن بندگانم مرا دوست بدارند.عرض کرد خدایا چه کنم؟ فرمود:از نعمتهایی که برایشان قرار دادم، برایشان بگو.
یعنی بگو من برایشان چه کردم، بگو آسمان و زمین را برایشان مسخر کردم، بگو زیباترین مناظر را برایشان بوجود آوردم بگو خودشان را اشرف مخلوقاتم قرار دادم و همه موجودات را حتی ملائکه را خادم آنها قرار دادم،بگو که خورشید و ماه را برای راحتی آنها خلق کردم.بگو که آنها را گرامی داشتم و از روح خودم در وجود آنها دمیدم، که از سنخ خودم خواهند بود و میتوانند آینه جلال و جمال و رأفت و رحمت من بشوند و فرمود:عبدی اطعنی حتی جعلتک مثلی انا اقول کن فیکون انت تقول کن فیکون (بنده من! از من اطاعت کن، تا تو را مثل خودم قرار دهم.من میگویم باش، می شود تو نیز بگویی باش، خواهد شد.) همه چیز را برای تو خلق کرده و تو را برای خودم آفریدم.و بگو برای سعادتمندیشان، بهترین بندگانم را به سویشان فرستادم.
خواهران و برادران عزیز!
خدا برای هدایت ما، سنگ تمام گذاشت و مهربان ترین بندگانش را فرستاد، دلسوز ترین و صبور ترین آنها را _که در مقابل اذیت ها و سرکشی های ما ناراحت و مایوس نشوند _ فرستاد.
عزیزان!
خدا یک محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله داشت و آن پیامبر ما شد.پیامبری که فرمود: هیچ پیامبری _برای هدایت امتش_ مانند من سختی نکشید و اذیت نشد.
خدا یک علی داشت و آن هم امام ما شد. همان علی علیه السلام، که رسول خدا به وی فرمود علی جان برای هدایت این امت، صبور باش دست به شمشیر نشی علی جان!، نفرینشان نکنی، چون میخواهیم نجاتشان بدیم.بعد از من حقت را غصب میکنند.آقا عرض کردند: صبر میکنم. فرمود: به خانه ات حمله میکنند و آن را آتش میزنند، آقا عرض کردند: صبر میکنم.فرمودند خانمت را کتک میزنند و فرزند در شکمش را میکشند آقا امیر المؤمنین از شنیدن این مطلب زانوانشان بی طاقت شد و بر زمین افتادند. ولی فرمودند: باشد، صبر میکنم.(ارزشش را دارد که مردم سعادتمند بشن.)
خدا یک فاطمه داشت، که تاج سر عالم خلقت بود و اصلا به برکت وجود او، ما رو خلق کرد و آن خانم مادر ما شد و برای اثبات مادریشان و اینکه خدا هدایت بندگانش را میخواهد مصیباتی را متحمل شدند که سنگینی آن را آسمانها و کوهها نمیتوانند تحمل کنند و حتی بیانشان قلب انسان را بدرد می آورد.
خدا یک حسن و حسین داشت، که امام ما شدند.و برای هدایت ما چه سختی ها کشیدن.از زخم زبان شنیدن، به زهر مسموم شدن و زیر سم اسب ها رفتن، حتی با اینکه غیرت الله بودند ناموسشان به اسارت رفت، تا ما بفهمیم خدای مهربان برای هدایت ما، حاضر است زینب کبری علیها سلام به اسارت برود.
و خداوند تنها به این دلیل آنها را برای هدایت ما انتخاب کرد، چون هدایت مردم برایشان از همه چیز برایشان مهمتر بود حتی از خودشان.
عزیزان! بخدا، خداوند ما را دوست دارد و از اینکه ما او ار دوست نداریم ناراحت است که به موسی علیه السلام فرمود به بندگانم بگو تا مرا دوست بدارند.
حتی با اینکه گاهی ما گناه میکنیم و با نافرمانی از وی آنهمه تلاش خودش و اولیائش را بی اهمیت و بیهوده میخوانیم و برایمان مهم نیست که چه خون ها ریخته شد و چه خون دل ها خورده شد تا ما با خدا انس بگیریم، باز میفرماید: اگر آنهائی که به من پشت کرده اند می دانستند که من چه اندازه انتظار دیدن آنها را می کِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم هر آینه از شدت شور و شوق نسبت به من جان می دادند و تمام بند بند اعضایشان به خاطر عشق به من از هم جدا می شد.
همچنین پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مى فرمایند:ما من شى ء احب الله تعالى من شاب تائب
هیچ کس پیش خداوند محبوب تر از جوان توبه کار نیست .
همه ی اینها را گفتم که این کلام را خدمتتان عرض کنم:
عزیزان تنها راه برای اینکه دیگر این خدای مهربان عصیان نشود_ تا خدای ناکرده با نافرمانی خود به زحماتش دهن کجی نکنیم_ این است که خدا را با محبت عبادت کنیم وعاشقش باشیم. زیرا امیرالمؤمنین به خداوند عرض میکند:
إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ
خدایا برایم نیرویى نیست که خود را بوسیله آن از عرصه نافرمانىات بیرون برم،مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازى.
تنها راه ترک معصیت محبت خداست.حضرت در این کلام ترک معصیت را منحصر میکنند دراین که بنده بوسیله محبت خدا از غفلت بیدار شود.